مدح حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام ( زبانحال )
ای مـزار من چـراغ قـلب ایـران شما آسـمـانیها زمین بـوس خـراسان شما سـایۀ گـلـدسـتههایم سـجـدهگـاه آفـتـاب گـنـبد زرّین من خـورشـیـد تابـان شما ای مرا همسایه، یاران خـراسانیِّ من! با شـمـایم جـان زوّار من و جـان شما بضعۀ پاک نبی در شهرتان مدفون شده عطر زهرا میدمد از باغ و بستان شما وادی ایمن بود ایران، خراسان است طور زادۀ موسی بود موسی بن عمران شما گر شما باشید با ما در خط فـرمان ما آورم فـرمـانروایان را به فـرمان شما شعلههای فتنه سر برداشتند از چار سو در پی سـوزانـدن بـنـیاد و بـنـیان شما مهر من "برداً سلاما" بوده در این سرزمین با ولای من شـده آتش گـلـسـتـان شـما مهر مقبولیّ تهـلیل شما مهر من است دوسـتیِّ مـا بود امـضـای ایـمـان شـما تا رضا دارید در میدان ایثار و شرف هیچ نامـردی نگـردد مـرد میـدان شما هر کجا رفتید برگردید سوی این حرم جز سر کوی رضا دنیاست زندان شما پرچـم سـبزی که باشد بر فـراز قـبّهام تا قـیامـت آبـرو بـخـشد به ایـران شما گر ولای ما در ایران شما حـاکم نبود در گل و لای عـدم گُم بود تهران شما نیست بیم از فـتـنۀ اهـریمنان کور دل تا امام هـشتم است اینجا سلـیـمان شما من خراسان را برای خویش کردم انتخاب خواهرم معصومه در قم گشت مهمان شما نیستم تنها در این دنیا شما را همجوار با شمایم در صراط و حشر و میزان شما پرچم توحیدتان با مهر من در احتزاز زنده و جـاوید باد اسـلام و قـرآن شما آیۀ "نصر من الله" است نقـش پرچـمم در پـنـاه مـاست حـزب الله لـبـنان شما امتحان کردم، اگر صد بار در هم بشکنید نشکند یک بار با ما عهد و پیمان شما با وضو باشید ای اهل خراسان تا که هست جـای پـای زائـر من در خـیـابان شـما میشود دریای رحمت در کنار صحن من قطرۀ اشکی که میریزد ز چشمان شما بیم تان از خشم طوفان ها نباشد، تا رضاست ناخـدا و کـشـتی و دریـا و سکان شما خون ما میجوشد اینجا در تن پیر و جوان مهـر مـا آمـوخـته طـفـل دبـسـتان شما بر هـمه آزادگان در سـایۀ ما نـور داد نـهـضت اسـلامی پـیـر جـمـاران شما چشم صد یعقوب در این آستان بینا شود یوسف زهـراست اینجا ماه کنعان شما با خدا هم صحبتید و با رضا همسایهاید اهل مشهد! جان «میثم» باد قربان شما |